.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
سعیدلو می‏تواند رئیس دولت یازدهم شود؟

در ده دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران، سه تن از روسای پیشین سازمان تربیت بدنی برای در اختیار گرفتن مهم ترین کرسی هیات وزیران در لیست کاندیداهای تایید صلاحیت شده ریاست دولت قرار گرفتند و از این حیث دستگاه ورزش در قیاس با سایر نهادها بیشترین کاندیداها را به مردم معرفی کرده است اما آیا یک بار دیگر هم شخص اول ورزش کشور، می‏تواند کاندیدای ریاست جمهوری شود و مردم حتی با در نظر گرفتن دلبستگی ‏های قومی و منطقه‏ای، سقف اقبال گذشته به چهره‏های ورزشی را این بار نسبت به او نشان خواهند داد و اگر نفر اول کنونی ورزش به عنوان دردسترس ترین چهره ورزشی برای حضور در این عرصه، قدری زودتر از پایان دولت حاکم برای این هدف به شکل علنی دست به کار شود، میان گزینه ‏های سوخته قرار نخواهد گرفت؟

یک وزیر دارایی، یک نخست وزیر، یک نماینده شورای انقلاب، یک رئیس مجلس شورای اسلامی، یک وزیر فرهنگ و ارشاد و در آخر یک شهردار صاحب منصبی هستند که در طول سی سال تاریخ انقلاب به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور با رای اکثریت مردم انتخاب شدند اما در طول این دوران هریک از ایشان رقبایی داشتند که ورزشی ‏ها نیز یکی از رقبای ثابت بودند و از همان زمان که ورزش مجدداً پایگاه خود را میان مردمی که گرم جریان ‏های انقلابی بودند، به دست آورد و جزیی از مسائل روزانه عموم شد، نفرات نخست ورزش کشور پا به عرصه سیاست گذاشته و سنگ بزرگی را برداشتند که توان زدنش را به نزدیک ترین مکان به جایگاه ریاست دولت نداشتند.

اما ورزش چه خاصیتی دارد که مدیران سال‏های طولانی‏ اش خود را در قامت روسای دولت می‏بینند و اعتماد به نفس و ظرفیت لازم را برای اداره کشور طی حداقل یک دوره چهار ساله در وجود خویش مشاهده می‏کنند؟ چرا هیچ گاه روسای سازمان تربیت بدنی نتوانسته اند حتی به عنوان گزینه جدی ظاهر شده و یکی از کاندیداهای اصلی در صحنه باشند و همواره به آنها پیشنهاد انصراف و پذیرش یک کرسی دولت از سوی دیگر کاندیداها داده شده است؟ آیا باز هم ورزش برای انتخابات ریاست جمهوری ایران کاندیداساز خواهد بود و سعیدلو توانش را دارد به این میدان گام نهد و آیا اصولاً به عنوان رجل سیاسی از سوی شورای نگهبان قانونی اساسی تایید صلاحیت خواهد شد؟ پاسخ این پرسش‏ها بسیاری از ابهامات را برطرف خواهد ساخت که تلاش می‏شود به آنها با مرور تاریخ کاندیداتوری این سه تن پاسخ داد.


وقتی یکصد هزار نفر نامت را فریاد بزنند، چه حسی داری؟
جایگاه ورزشگاه صدهزار نفری آزادی برای رئیس سازمان تربیت بدنی و بزرگ تر از او، همواره محل جالبی بوده است. کافی است ایران در یک بازی حساس مقتدرانه ظاهر شود و رئیس ورزش کشور هم در جایگاه باشد تا از شعارهای یکصد هزار هوادار سراپاشور بی نصیب نماند. صد هزار نفر نام یک تن را به نشانه تقدیر صدا می‏کنند و او شاید با خود بگوید اگر همین یکصدهزار تن برای من تبلیغ کنند، نمی‏توانم رئیس جمهور شوم؟ البته هیچ کس از ته دل روسای پیشین سازمان ورزش خبر ندارد و شاید ایشان اصلاً روی این جمعیت پرشور حساب باز نکرده‏اند و کاندیدا شده‏اند!

با این حال اگر این پشتوانه مردمی فعال، حس توانمند بودن برای حضور در بزرگ ترین صحنه انتخابات عمومی کشور را فراهم کرده باشد، برای تتمه می‏توان بر روی سفر به استان‏های مختلف حساب باز کرد؛ آن هنگام که مدیرکل تربیت بدنی برای یک رئیس سنگ تمام می‏گذاشت و از سربریدن شتر و گوسفند مقابل پای رئیسش تا برگزاری مراسم گلریزی مقابل قدم به قدم مسیر حرکت نفر اول ورزش دریغ نمی‏کرد و این باور را به نمایش می‏گذاشت که استقبال‏های استانی به خودی خود ظرفیت‏‏های استانی ورزش را به نمایش می‏گذارد و بدین ترتیب چنین مسئله‏ای مطرح می‏شد که آیا حق جامعه ورزش با این سطح نفوذ در میان مردم و چنین گستردگی، برخوداری از رئیس جمهوری برآمده از میانشان نیست؟!

آنچه بیش از اینها جنبه تحریکی داشت، رفتار برخی بادمجان دور قاب چین ها در ورزش بوده که این باور را به شکل کاذب برای روسای ورزش به وجود می‏آوردند که فضا برای کاندیداتوری ایشان کاملاً فراهم است و اقبال عمومی آنچه محیا است که اگر رئیس جمهور نشوند، حداقل با چندین میلیون رای میان دو یا سه کاندیدای اصلی رقابت‏های انتخابات ریاست جمهوری قرار می‏گیرند، حال آنکه اولین اشخاص ورزشی که در انتخابات راهی ستاد چهره‏های سیاسی می‏شدند، همین افراد متملق بودند و با این اوصاف آنچه باقی می‏ماند باور آگراندیسمان شده‏ای بود که پشتوانه حقیقی در سطح جامعه نداشت و نهایتاً حجم آرای روسای ورزش که هرگز از یک میلیون و چند صدهزار رای فراتر نرفت، به چهره عمدتاً مثبت ایشان لطمه می‏زد.

به شکل صریح تر، هیجانات شکل گرفته از تحلیل‏های مبالغه آمیز، اصلی ترین دلیل این کاندیداتوری ها می‏تواند بوده باشد اما بعضاً توصیه برخی چهره‏های ارشد سیاسی کشور و حمایت‏های جانبی و علنی چهره های دارای پشتوانه اجتماعی را برای کاندیداتوری برخی از روسای سازمان ورزش بی تاثیر نمی‏دانند. برای نمونه می‏توان به حمایت برخی نمایندگان آذری زبان و یکی از قهرمانان آذری در زورخانه ای واقع در آذربایجان شرعی از رئیس وقت سازمان ورزش اشاره کرد که در این جمع گفت: «من از كاندیداتوری آقای مهرعلیزاده حمایت می‌كنم، اگر تمام آذری‌ها متحد شوند، قطعاً ایشان رئیس جمهور می‌شود. جامعه ورزش نیز از او حمایت می‏کنند.» اما همین قهرمان با بالاگرفتن فعالیت‏های انتخاباتی، نه تنها پشت مهرعلیزاده را خالی کرد، بلکه حتی تصاویر چاپ شده از وی در بولتن‏ها و بروشورهای تبلیغاتی مهرعلیزاده را برای اموری جز تبلیغات سیاسی دانست و به ستاد هاشمی رفسنجانی رفت.


مردم روی نام‏ها حساب باز نکردند یا روی روسای ورزش کشور؟
پس از بحث چرایی تعدد کاندیداهای ورزشی ریاست جمهوری، این پرسش مطرح می‏شود که چرا مردم حاضر می‏شوند چهره‏های فرهنگی را به عنوان نفر اول اجرایی کشور برگزینند اما تاکنون به انتخاب چهره ای ورزشی به عنوان رئیس جمهور ایران تن نداده‏اند و حتی گرایش شدیدی نیز نسبت به این مسئله نشان نداده‏اند. حسن غفوری فرد در دوره سوم انتخابات ریاست جمهوری با 80545 رای 0.48% و در دوره هشتم انتخابات با افزایش مشارکت مردمی، غفوری فرد 128801 رأي برابر ‌0.64% آراء ماخوذه را به خود اختصاص داد که اگرچه با رشد عددی در حدود 70 هزار همراه بود اما در آمار دو صدم درصد نیز کمتر از قبل بود.

یکی از اصلی ترین دلایل عدم توفیق غفوری فرد در این میدان، عدم فعالیت گسترده تبلیغاتی است، تا آنجا که در دوره هشتم انتخابات ریاست جمهوری، وزیر نیروی کابینه شهید باهنر و موسوی و رئیس سازمان تربیت بدنی کمترین تعداد چاپ پوستر و بروشورهای تبلیغاتی را انجام داد و عنوان می‏شود حتی به قدر وام‏هایی که به کاندیداهای ریاست جمهوری برای تبلیغات داده می‏شود نیز هزینه نکرده بود. این رویه در رابطه با هاشمی طبا نیز تا حدودی صادق بود و او نیز تمام توانش را برای شرکت در انتخابات به کار نبست تا گروهی در میانه رقابت‏های انتخاباتی، از او کنده و به دیگر کاندیداها بپیوندد. رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک در هشتمین انتخابات ریاست جمهوری آنچنان با اقبال اندکی روبرو شد که باورناپذیر نبود و در اوج فعالیت‏های انتخاباتی راهی سفر حج شد تا یک پیغام روشن برای دوستانش داشته باشد و آن عدم حضور جدی در این عرصه بود.

چنین برنامه‏ای با گلایه مندی شدید برخی نزدیکانش همراه شد و برخی دیگر از چهره‏های نزدیک به او، با همین بهانه سر از ستاد دیگر کاندیداها درآوردند تا در نهایت آراء هاشمی طبا که موفق ترین مدیر ورزش پس از انقلاب (با توجه به ضعف مفط مدیریت کلان ورزش در سال‏های اخیر) تلقی می‏شود، کمتر از آراء باطله انتخابات دوره هشتم باشد و پس از آن نیز او که با وجود عضویت در هیات موسس حزب کارگزاران سازندگی، رئیس سازمان تربیت بدنی چهار سال نخست ریاست جمهوری خاتمی بود، در چهار سال دوم به طور کامل در میدان نماند و رئیس دولت اصلاحات، جا او را به محسن مهرعلیزاده استاندار خراسان داد تا برخی این اقدام را هزینه رقابت بی‏حاصل هاشمی طبا با رئیسش ارزیابی کنند.



مهرعلیزاده جانشین علی آبادی نیز قصد ریاست جمهوری کرد و در مرحله نخست نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با يك ميليون و 289 هزار و 323 رای موفق ترین کارنامه را در میان ورزشی‏ها داشت اما واقعیت امر آن است که ورزشی‏ها آنچنان که باید و شاید پشت او نیز ظاهر نشدند و در ستادهای هاشمی رفسنجانی، قالیباف و لاریجانی حضور پررنگ تری داشتند و مهرعلیزاده نیز یک میلیون و چندصدهزار رای را مدیون مردم آذری بود که تا روستاهایشان رفته بود و توانسته بود رای اول سه استان آذری زبان را به خود اختصاص دهد و با این تفاسیر به نظر می‏رسد نخستین عامل زمین خوردن کاندیداهای ورزشی در انتخابات‏ ریاست جمهوری خود ورزشی‏ها و دومین عامل مهم عدم تبلیغات و برنامه ریزی جامع و اتکای بیش از حد بر محور ورزش باشد.

این موضع گیری بر نگاه مردم نیز سایه می‏اندازد و باعث می‏شود مردم به کاندیداهای ورزشی ریاست جمهوری بیشتر به عنوان چهره‏های تک بعدی و فاقد استراتژی کارآمد اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی و فرهنگی بنگرند و به دنبال اشخاص جامع شرایطی باشند. البته نظریه دیگر نیز وجود دارد که تاکید می‏کند صرف ورزشی بودن باعث عدم شکست این چهره‏ها در انتخابات نشده و اگر یک چهره برجسته سیاسی، رئیس سازمان ورزش بود و کاندیدا می‏شد، حداقل می‏توانست جزو دو یا سه کاندیدای اصلی و دارای رای چندین میلیونی بود که البته فرضیه دوم با توجه به آنکه چنین چهره‎‏هایی کرسی‏های ارزشمند سیاسی را از آن خود می‏کنند، هنوز به محک گذاشته نشده است و همچنان ورزش یک پشتوانه نمایشی بیشتر به نظر می‏آید یا یک رای میلیونی.


آخرین رئیس سازمان ورزش، نخستین رئیس جمهور ورزشی؟
شایعات و گمانه زنی های متعددی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری آتی که سه سال تا زمان برگزاری اش باقی مانده مطرح شد و یکی از گزینه‏هایی که عنوان می‏شود با توجه به آذری بودن، می‏‏تواند از سبد رای قابل توجهی برخوردار باشد، علی سعیدلو است؛ معاون سابق اجرایی محمود احمدی نژاد و معاون ورزشی کنونی رئیس دولت نهم و دهم می‏تواند همچون دیگر اعضای کابینه‏های هاشمی و خاتمی که پس از پایان دوران هشت ساله رئیس دولت شان، به صحنه انتخابات ریاست جمهوری آمده بودند، برای در اختیار گرفتن بزرگ ترین کرسی اجرایی کشور وارد میدان شود و بخت خود را به عنوان چهارمین چهره دارای سابقه ریاست ورزش در این صحنه بیازماید.

این مسئله البته منوط به تایید صلاحیتش از سوی شورای نگهبان قانون اساسی نیز خواهد بود، چرا که محسن مهرعلیزاده با سابقه استانداری و معاونت ریاست جمهوری، توسط این شورا احزار صلاحیت نشد و نهایتاً رهبر انقلاب در خصوص او و معین با صدو حکمی حکومتی خطاب به شورای نگهبان، خواستار تایید صلاحیت این دو برای مشارکت تمامی اقشار در انتخابات نهم شد که جنتی در نامه‏ای به ایشان در سوم خردادماه 1384، از تایید صلاحیت این دو پیرو نامه ولایی واصله خبر داد. حال باید دید آیا علی سعیدلو در میان رجال سیاسی طبقه بندی خواهد شد و با ارائه مدرک کارشناسی در انتخابات کاندیداها خواهد شد؟

البته سوابق نشان داده قومیت گرایی در ایران بازدهی در حد انتخاب یک رئیس جمهور ندارد و در خوش بینانه ترین حالت حداکثر چندین میلیون رای می‏تواند به همراه داشته باشد، هرچند اگر حتی یک درصد سعیدلو به حضور در این عرصه کشش نشان دهد، بعید به نظر می‏رسد سراغ این رویه ‏ها برود و برخورد قومی در صحنه ملی داشته باشد. در عین حال معقولانه ترین حالت نیز در قبال شایعات تکذیب دوپهلوی آنها از سوی نفر اول ورزش در داخل کشور است، چرا که سوابق نشان داده رو شدن زودهنگام چنین مسائلی اصلاً به نفع کاندیدهای ریاست جمهوری نیست و نه تنها بدنه دولت موجود، بلکه نمایندگان مجلس و همچنین سایر دستگاه های نظارتی نیز بر روی چهره مذکور زوم کرده و هر فعالیتی را به حساب تبلیغات سیاسی با استفاده از منابع و امکانات دولتی تلقی می‏کنند.

نمونه واضح این اتفاق در دوره حضور محسن مهرعلیزاده در ورزش، آن هم در فاصله نه چندان طولانی تا شکل گیری فضای انتخاباتی افتاد و اهالی خانه ملت مواضع سفت و سختی در قبال این مسئله گرفتند. برخلاف برخی طرفدارانش که حضور مهرعلیزاده در صحنه انتخابات را به «رنسانس ورزش» تعبیر می‏کردند، برخی اصلاح طلبان او را که همچون غفوری فرد و هاشمی طبا دارای سوابق سیاسی و صنعتی نیز بود، رای شکن دیگر کاندیداهای اصلاح طلب می‏دانستند و همین امر کافی بود تا برای جلوگیری از له شدنش در صحن علنی مجلس لابی از سوی چپ‏ها صورت نپذیرد و حتی برخی این اتفاق را یک «لطیفه سیاسی» تعبیر کنند؛ لطیفه‏ای که یک میلیون و دویست هزار رای پشتش خوابیده بود.

ماجرا زمانی بالا گرفت که تنی چند از نمایندگان طیف اکثریت مجلس وقت با کاروان فوتبال راهی بحرین شدند تا با توجه به سفرهای استانی مهرعلیزاده در این ایام، ده تن از نمایندگان مجلس در تذکری به رئیس جمهور خواستار عدم تبلیغات زودهنگام ریاست جمهوری مهرعلیزاده با تکیه بر امکانات دولتی شوند و حتی نماینده اصلاح طلب منتقدی که پس از تایید صلاحیت مهرعلیزاده، این اتفاق را نیز به چالش کشیده بود، افتتاح پروژه‏ها در استان‏ها مختلف توسط رئیس سازمان تربیت بدنی که از بدو انقلاب معمول بوده، حرکت سیاسی و تبلیغاتی تلقی کند و در صحن علنی مجلس به اعتراض کند.

هرچند مهرعلیزاده برای کاهش فشارها با انتشار اطلاعیه‏ای عنوان کرد: «بی‌شك كاندیداتوری مهندس مهرعلیزاده برای نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نباید موجب تعطیلی اقدامات سازمان ورزش و رئیس آن در نظارت دقیق بر طرح‌های متعدد و برنامه‌ریزی شده سازمان گردد.» اما او متحمل فشارهای فراوانی از علنی شدن زودهنگام این مسئله از سوی برخی رسانه‏ها شد و شاید همین مسئله درس عبرتی برای سعیدلو و حتی کاندیداهای احتمالی دارای پشتوانه سیاسی و اقتصادی به مراتب قوی تر باشد که به همین سادگی دست خود را رو نکنند و تا آخرین لحظه ممکن برای کاهش حملات سیاسی، همه چیز را در هاله‏ای از ابهام قرار دهند.

البته این پارامتر را باید در نظر گرفت که رقبای سعیدلو به فرض کاندیداتوری اش چه کسانی هستند اما آنچه به عنوان جمع بندی در این مقطع ارزیابی می‏شود، شانس اندک سعیدلو برای تصدی این پست، حتی در صورت تحول اساسی ورزش با تصویب بودجه چند هزار میلیارد تومانی، رسیدن سرانه فضای ورزش به سطحی غیرقابل انتظار، کسب جایگاهی کم نظیر در المپیک با تعداد کثیری مدال و صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی 2014 است و قطعاً همه این مسائل باعث نخواهد شد مردم او را در رقابت با چهره های شاخص سیاسی برگزینند؛ هرچند انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز برخی اوقات غیرقابل پیش بینی بوده و ممکن است حتی یک ورزش برخلاف تمامی معادلات و تحلیل‏ها، منتخب مردم در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری باشد./تابناك


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.594 seconds.